علت یا علتهای بروز ترنسکشوالیسم یکی از مواردی است که ترنس ها، خانواده شان، دوستان، متخصصان و روان پزشکان علاقه شدیدی به دانستن آن دارند ترنسکشوالیسم یا تراجنسی معمولا با نشان دادن هویت جنسیتی مخالف با اندام جنسی زمان تولد فرد شروع میشود و منجر به ناراحتی میشود که آن را آشفتگی جنسیتی میخوانند.
در حال حاضر دلایل علمی متعددی برای علت بروز تراجنسی گفته شده است. از رابطه میان ژنتیک، ساختار مغز، عملکرد مغز و تا قرار گرفتن بیش از حد در معرض آندروژن در زمان بارداری برخی دلالیل احتمالی هستند. علاوه بر این گروهی دیگر ریشه بروز تراجنسی را ارتباط بین مسائل روانشناختی و رفتاری میدانند. در هر صورت این دو نظریه مشکلی برای یک جا بودن در کنار هم ندارند!
نظریههای روان شناختی و رفتاری
تربیت / تروما
سالیان سال بیشتر مردم از جمله روانشناس و ولوژیست مشهور، دیوید کلودویل اعتقادشان بر این بود که تراجنسی یک اختلال روانی / عاطفی است که ریشه در یک عامل بیرونی (تروما) روانی دارد. هری بنجامین میگوید: ژنتیک و غدد ما میتوانند هم یک وضعیت خوب و عالی را برای ما بسازند و هم میتوانند یک ترومای روانی ایجاد کنند که باعث یک تضاد اساسی میشود که ممکن است نتیجه آن تراجنسی باشد.»
در واقع این نظریه میخواست بگوید تراجنسی حاصل آموزه ها و شاید تلقین افراد و اطرافیان باشد و ریشه تراجنسی در رفتارهای اطرافیان و محیط با فرد است
این نظریه با فدا شدن زندگی یک انسان به چالش کشیده شد. داستان از این قرار بود که فردی به نام دیوید ریمر با جسمی سالم و پسرانه در کودکی تحت جراحی تغییر جنسیت قرار گرفت و همه با او مانند یک دختر رفتار کردند. در واقع دیوید بخشی از یک آزمایش بود که معلوم میکرد آیا واقعا محیط و رفتار دیگران میتواند تاثیری بر شکل گیری هویت جنسیتی فرد داشته باشد یا هویت جنسیتی یک مساله مادرزادی است. جان مانی با تحقیق بر روی این فرد به این نتیجه رسید که هویت جنسیتی اکتسابی نیست و فرد با آن متولد میشود. دیوید ریمر در سن ۹ تا ۱۱ سالگی شروع به رفتارهای ناهمگون زد و پسرانه زندگی میکرد. هرچند بعدها دیوید بعد از متوجه شدن داستان زندگی اش دست به خودکشی زد. بعدها داستان زندگی دیوید زنگ خطری برای موسسات حمایتی و روانپزشکان شد تا جراحی تغییر جنسیت /جنس را برای کودکان غیر بالغ ممنوع کنند.
تمایلات جنسی
ری بلانچارد در نظریه خود دلیل بروز تراجنسی در ترنس های زن را دو دلیل میداند.
یکی تراجنسی های همجنسگرا که به دلیل تمایل به مردان تغییر جنسیت میدهند و دیگری تراجنسی های غیر همجنسگرا که به خاطر خود زن پنداری دست به جراحی میزنند. به زبان ساده تر این افراد از تصور اینکه زن باشند لذت می برند. از حامیان این نظریه می توان به مایکل بیلی (نویسنده کتاب مردی که ملکه خواهد شد)، آنا لاورنس،جیمز کنتور و … که بیان میکنند تفاوت زیادی بین این دو گروه وجود دارد از تفاوت در ضریب هوشی و علایق جنسی تاقد و سن جراحی. در مقابل منتقدان این نظریه مانند موزر بیان میکنند این نظریه اشکالات اساسی مانند ضعف در گروه کنترل دارد. برخی دیگر نیز به نوع نام گذاری بلانچارد ایراد می گیرند و آن را برای تراجنسی ها توهین آمیز میدانند. البته یکی از بزرگترین مخالفان این نظریه خود ترنسکشوال ها هستند
نظریههای مبتنی بر بیولوژیک
ژنتیک
گیرنده آندروژن به وسیله اتصال تستوسترون یا دی هیدروتستوسترون فعال میشود که نقش مهمی در تشکیل صفات اولیه و ثانویه جنسی مردانه دارد. محققان دریافتند که ترنس های زن تستوسترون کمتری نسبت دیگران دریافت میکنند.
یک نوع ژنوتیپ برای ژن وجود دارد که آن را CYP17 مینامند و در هورمون های جنسی پروژسترون و پریژننولون نقش دارد. این مورد در ترنس های مرد نقش مهمی دارد. در یک تحقیق، محققان دریافتند نکته مهم اینجاست که ترنسهای مرد تنها ژنوتیپ متفاوتی دارند بلکه فراوانی آلل یا دگره آنها مساوی مردان بود و هیچ شباهتی به ن نداشت. آنها به این نتیجه رسیدند که از دست دادن یک توزیع آلل خاص نه با تراجنسی مرد در ارتباط است.
ساختار مغز
در اولین مطالعه در نوع حود دکتر ژو و همکارانش در سال ۱۹۹۵ دریافت که در منطقه ای از مغز به نام BSTc که منطقه ای برای واکنش به اضطراب و جنس است و این منطقه در ترنس های زن به اندازه یک زن مادرزاد و در ترنس های مرد به اندازه یک مرد مادرزاد است. به دلیل اینکه تراجنسی ها در این آزمایش هورمون مصرف میکردند گروه کنترل که شامل مردان و ن مادرزاد بود از بین کسانی انتخاب شده بود که واژگونی هورمونی را تجربه کرده بودند. البته منطقه BSTc در مغز این افراد به همان اندازه طبیعی بود.
یک تحقیق تکمیلی در سال ۲۰۰۰ بر روی تعداد نورونها در BSTc در یک حجم مشخص انجام شد. آنها نیز نتایج مشابهی را با ژو و همکارانش دریافتند. اما این ازمایش با آزمایش ژو یک تفاوت اساسی داشت. در این ازمایش یک ترنس زن که هورمون مصرف نکرده بود نیز وجود داشت اما با این وجود باز هم تعداد نورونها با ن مادرزاد مشابه بود.
در سال ۲۰۰۶ گورن مطالعات پیشین را تایید میکند و میگوید تراجنسی حاصل یک اختلال در عملکرد مغز در تمایز بین دو جنس است
در سال ۲۰۰۸ گارسیا فالگوراس و سواب منطقه جدیدی در مغز را کشف کردند که INAH3 نام داشت. آنها برای آزمایش این بخش از مغز همانند آزمایش ژو از یک گروه کنترل و یک گروه آزمایش استفاده کردند. فالگوراس و سواب با آزمایش ن و مردان مادرزاد متوجه تفاوت زیادی در حجم این منطقه از مغز بین این دو جنس شدند. نکته حائز اهمیت در این ازمایش این بو که ترنس های مرد با مردان و ترنس های زن با ن نرخ مشابهی داشتند.
تصویربرداری MRI شاید راه حل مناسبی برای پرداختن به جزئیات مغز مانند بررسی ساختار BSTc و INAH3 نباشد امامیتواند در مقیاس بزرگتر اطلاعات خوبی به ما دهد. در سال ۲۰۰۹ لودرز و همکارانش دست به بررسی منطقه خاکستری در مغز ۲۴ تراجنسی مرد به زن کردند و دریافتند غلظت ماده خاکستری در مغز این افراد بیشتر شبیه مردان است اما حجم ماده خاکستری این افراد بیشتر از مردان است. این مطالعه باز هم مطالعات پیشین را مبنی بر متفاوت بودن ساختار مغز تراجنسی ها تایید کرد.
عملکرد مغز
تا به حال درباره سندرم عضو فانتوم چیزی شنیدید؟ این سندرم زمانی رخ میدهد که فرد عضوی از بدنش به دلایلی قطع میشود یا به صورت مادرزاد نداشته است اما گاهی یا به صورت مدام تصور میکند این عضو کماکان همراهش است و عملکردی طبیعی دارد. برخی این را ناشی از تلقین اطرافیان میدانند و برخی دیگر هم احساس کردن این عضو نامرئی را بازتابی از فعالیت مغز در نواحی از خود است ه این عضو خیالی را ترسیم می کند.
راماچاندران در سال ۲۰۰۸ دریافت دو سوم از مردانی که آلت تناسلی خود را بر اثر حادثه ای از دست میدهند دچار سندرم عضو فانتوم میشوند ولی نکته جالب اینجاست که دو سوم از ترنسهای مرد بیان میکنند در کودکی سندرم عضو فانتوم را تجربه کردند و از کودکی تصور میکردند آلت تناسلی مردانه طبیعی دارند و این عضو همراه آنها است.
در سال ۲۰۰۸ برگلاند و همکارانش دست به آزمایش دو فرومون بر روی ترنس های زن زدند. با وجود تفاوت های جنسی ترنس های زن با ن مادرزاد، شبکههای هیپوتالاموس رفتار تقریبا مشابهی با ن مادرزاد در واکنش به آندروژن نشان دادند و هر دو گرو در واکنش به استروژن دست به فعال سازی آمیگدال زدند. به زبان ساده ترنسهای زن در مقابل این ازمایش رفتاری ما بین مردان و ن داشتند که البته بیشتر به سمت ن سوق داشت نکته مهم اینجاست که این افراد پیش از این ازمایش تحت هیچ گونه هورمونی قرار نگرفته بودند و سطح هورمون های آنها دست نخورده بوده است.
قرار گرفتن در معرض آندروژن پیش از تولد
اشنایدر، پیکل و استلا در سال ۲۰۰۶ دریافتند رابطه مستقیمی بین مقدار آندروژن دریافتی در دوران بارداری و ترنسهای زن وجود دارد. آنها فهمیدند ترنسهای زن در دوران بارداری، آندروژن بیشتری نسبت به مردان دریافت کردهاند و این میزان با ن مادرزاد قابل مقایسه است.
گرایش جنسی در زنان 'به دلیل تکاملی، بسیار سیالتر از مردان است'
یک ,تراجنسی ,زن ,های ,مغز ,ترنس ,ترنس های ,در سال ,این نظریه ,های زن ,با ن ,جراحی تغییر جنسیت
درباره این سایت